عکاس آزاد

www.akaseazad.blogsky.com

عکاس آزاد

www.akaseazad.blogsky.com

امروز محافظ های آقای روحانی حماسه آفریدند..

دوستان با عذرخواهی از شما و نظرات شما به دلایلی این پست حذف شد

من و تو دو تا پرنده

من و تو دو تا پرنده .. تو قفس زندونی بودیم

جای پر زدن نداشتیم .. ولی آسمونی بودیم 

ابر و بارون‌و می‌دیدیم .. اما دنیامون قفس بود

چشم به دوردستا نداشتیم .. همینم واسه ما بس بود 

اما یک روز اونایی که .. ما رو با هم دوست نداشتن

تو رو پر دادن و جاتم .. یه دونه آینه گذاشتن 

من خوش‌باور ساده .. فکر می‎کردم رو‌به‌رومی

گاهی اشتباه می‌کردم .. من کدومم تو کدومی 

با تو زندگی می‌کردم .. قفس تنگ و سیاه‌و

عشق تو از خاطرم برد .. عشق پر زدن تا ماه‌و 

اما یک روز باد وحشی .. رویاهام‌و با خودش برد

قفس افتاد و شکست و .. آینه افتاد و ترک خورد

تازه فهمیدم دروغ بود .. دنیایی که ساخته بودم

دردم از اینه که عمری .. خودم‌و نشناخته بودم

تو تو آسمونا بودی .. با پرنده‌های آزاد

من تن‌خسته رو حتا .. یه دفعه یادت نیفتاد

حالا این قفس شکسته .. راه آسمون شده باز

اما تو قفس نشستم .. دیگه یادم رفته پرواز


شایان جعفرنژاد


حالم اینگونه است

نفس میکشم تا با مرده ها خاکم نکنندَ

اینگونه است حالم...

چیزی نپرس!