ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نمیدانم به کدامی گناه اسیر این قفس شدی تو؟؟
نمی دانم زخم روی صورتت از چیست؟؟
نمیدانم تا کی آزادی را از تو گرفتند؟؟
نمیدانم با آن چشمان زیبایت به کجا مینگری؟؟
نمیدانم ای گنجیشکک!!
اما من میدانم که تو زیبایی و خداوند تو را آزاد آفریده
میدانم روزی آزاد میگردی
اما نمیدانم
اما نمیدانی آزادی را با مرگ خود به دست می آوری
یا دل رحم یک خالق
که تو را اول میخرد و بعد آزاد میکند...
پ : ن :نویسنده خوبی نیستم و فقط حس خودمو نوشتم همین...